راهاندازی استارتاپ در کانادا برای مهاجرین میتواند چالشبرانگیز باشد. اولین و مهمترین چالش، فرهنگ کاری و تجاری متفاوت کانادا است که میتواند برای افرادی که عادت به سیستمهای کاری دیگر دارند، سردرگمکننده باشد. علاوه بر این، ممکن است مهاجرین با مشکلاتی در ارتباط با مسائل قانونی و مالی، از جمله دریافت مجوزهای لازم، راهاندازی حساب بانکی، و پیدا کردن سرمایهگذاران مواجه شوند. مشکلات زبانی نیز میتواند یک چالش باشد، زیرا اگرچه انگلیسی و فرانسویی زبانهای رسمی کانادا هستند، اما برخی از افراد ممکن است زبان انگلیسی را به خوبی مسلط نباشند. در نهایت، ممکن است مهاجرین با مشکلاتی در ارتباط با بازاریابی و فروش محصولات یا خدمات خود در یک بازار جدید و ناشناخته مواجه شوند.
کارآفرینان یک نیروی قدرتمند محرک نوآوری و رشد اقتصادی هستند. آنها ریسک میکنند، شغل ایجاد میکنند و ستون فقرات اقتصاد کانادا هستند. سالانه به قصد مهاجرت به کانادا هزاران کارآفرین، استارتاپ و صاحب کسبوکار از سراسر جهان وارد بازار کانادا میشوند. هر کدام تجربهی متفاوتی از فضای استارتاپی کانادا بدستآوردهاند و با چالشهای منحصربهفردی روبرو شدهاند.
استارتاپ در کانادا
بر اساس گزارش فوربس، کانادا کشوری با محیط تجاری دلپذیر (دومین کشور برتر در گروه G20 برای انجام تجارت) و نیروی کار تحصیل کرده، این کشور را به مقصدی جذاب برای سرمایه گذاری، کار و زندگی تبدیل کرده است.
کانادا با داشتن سیاست های شفاف و زیر ساختهای قوی، در گزارش بانک جهانی درباره آسانی انجام کسب و کار از سال 2018، در رتبه هجدهم (از بین 189 کشور) قرار دارد.
برخی از عواملی که کانادا در آنها رتبه بالایی دارد عبارتند از: راه اندازی کسب و کار (دومین)، حفاظت از سرمایه گذاران اقلیت (هشتم) و دریافت اعتبار (دوازدهم). به طور شگفت انگیز، دو حوزه ای که کانادا در آنها رتبه نسبتاً پایینی دارد عبارتند از: اجرای قراردادها (رتبه 114) و تهیه برق (رتبه 105).
کانادا با داشتن نرخ مالیات پایین و توافقات تجاری با بازارهای مهم اروپا، ایالات متحده و آمریکای لاتین، به عنوان پایگاه عملیاتی و هدفی برای توسعه بین المللی مناسب است. محیط رقابتی تحقیق و توسعه و ثبات مالی کانادا، این کشور را به مرکزی برای نوآوری تبدیل کرده است.
در هر یک از روشهای مهاجرتی به کانادا، مشاوره با یک وکیل مهاجرت شانس موفقیت شما را بالاتر میبرد. کارشناسان با تجربه ما در گروه مهاجرتی سوگیموتو در این راه در کنار شما خواهند بود.
چالشهای راهاندازی استارتاپ در کانادا برای مهاجرین
چالشهای کارآفرینان مهاجر کانادایی را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد. توجه به این نکته مهم است که چالشهایی که در ادامه معرفی میشوند، مخصوص کارآفرینان و سرمایه گذارانی که به دنبال ایجاد یا خرید کسبوکارهای کوچک و متوسط در کانادا هستند (با سرمایه اولیه کمتر از ۵۰۰ هزار دلار) و چشمانداز آنها تبدیل کسبوکار خود به یک سرمایهگذاریهای پرسود و بادوام در آینده است.
چالش 1: مالک-اپراتور در مقابل کارآفرین
اولین چالشی که کارآفرینان و سرمایهگذاران در کانادا با آن مواجه میشوند، در همان ابتدای مسیر است که برایشان دردسر ایجاد میکند. سرمایهگذاران و کارآفرینان خارجی اغلب سعی میکنند به اصطلاح “ایمن” بازی کنند و به دنبال فرصتهایی هستند که ریسک کمی داشته باشد. برای مثال بیزینس مدل محبوب کارآفرینان مهاجر در کانادا شامل اجاره یک دارایی یا ملک است.
یکی دیگر از بیزینس مدلهای محبوب بین کارآفرینان مهاجر سبک مالک-اپراتور است. مالک-اپراتور به صاحب کسبوکار کوچکی گفته میشود که مسئولیت گرداندن و پیشبرد کسبوکارش نیز با خودش است. با این حال، تنها راهاندازی یک کسبوکار کوچک در کانادا برای مهاجرت به کانادا از طریق تجارت و استارتاپ کافی نیست. اکثر برنامههای مهاجرتی در کانادا برای تشویق کارآفرینان و بهبود اکوسیستم کارآفرینی به گونهای طراحی شدهاند که ارزشآفرینی داشته باشند.
برای مثال اگر یک سوپرمارکت یا رستوران محلی در تورنتو راهاندازی کنید، مطمئنا ریسک کردهاید و یک سرمایهگذاری جدید انجام دادهاید. اما برای اینکه بهعنوان یک کارآفرین مهاجر بتوانید در برنامههای مهاجرتی کانادا از طریق استارتاپ شرکت کنید، انجام کاری که قبلا بارها انجام شده کافی نیست.
فرض کنید رستورانی راهاندازی کردهاید اگر:
- نوآوری نداشته باشید،
- رضایت جدیدی برای مشتری ایجاد نکرده باشید،
- محصول جدیدی ارائه نداده باشید،
- و فقط روی محبوبیت فزاینده صرف غذا در محله خود حساب باز کرده باشید،
ممکن است کسبوکار شما توسط اداره مهاجرت کانادا بهعنوان یک کارآفرینی واقعی تلقی نشود، بلکه یک نوع کسبوکار مالک-اپراتور در نظر گرفته شود.
کارآفرینی در حقیقت، همانطور که پیتر دراکر (که “پدر مدیریت کسبوکار مدرن” شناخته میشود) در کتاب خود “نوآوری و کارآفرینی” توضیح داده است، شامل به کارگیری مفاهیم و تکنیکهای مدیریت در کسبوکارتان به منظور استانداردسازی محصول، طراحی فرایند و ابزار، تنظیم استانداردهایی برای بهبود چشمگیر بازده منابع یا حتی ایجاد یک بازار جدید و جذب یک مشتری جدید است.
بنابراین، برای افرادی که می خواهند از طریق برنامههای مهاجرت تجاری یا سرمایهگذاری به کانادا مهاجرت کنند، این همان کارآفرینی است که مد نظر کانادا است. بسیاری از استانهای کانادا، برنامههای مهاجرتی از طریق سرمایهگذاری خود را برای این دسته از کارآفرینان که به معنای واقعی کلمه به دنبال ارزشآفرینی در صنعت هستند، ارائه کرده است. اگر قصد دارید که از طریق استارتاپ به کانادا مهاجرت کنید، تنها ایجاد یک کسبوکار کوچک جدید کافی نیست. همانطور که پیتر دراکر اشاره کرد، شما باید تلاش کنید تا کارآفرین شوید.
راه حل چالش اول: نوآوری
برای اینکه با این چالش راهاندازی استارتاپ یا کسبوکار در کانادا غلبه کنید، باید نوآور باشید. فقط به دنبال راهاندازی یک کسبوکار کوچک در کانادا و حفظ منابع خود نباشید. به جای آن ریسکپذیر باشید و به دنبال نوآوری باشید.
از خودتان بپرسید که:
- چگونه میتوانم ایده خود را پرورش دهم.
- چگونه در کسبوکارم نوآوری داشته باشم.
- چگونه میتوانم برای مشتریان خود ارزش بیافرینم.
- چگونه فناوریهای جدید را میتوانم با ایده کسبوکار خود ترکیب کنم (برای مثال استفاده از مانیکور ناخن رباتیک علاوه بر تکنسینهای انسانی در سالن ناخن خود).
- چگونه روشهای ارائه خدمات به مشتریان خود را توسعه دهم.
بنابراین، راهحل چالش یک میتواند اجتناب از تفکر مالک-اپراتور و تعیین اهداف و چشماندازهای بزرگتر برای کسبوکارتان باشد. برای تبدیل شدن به یک کارآفرین واقعی و نه فقط مالک یک کسبوکار کوچک تلاش کنید.
چالش 2: تخصیص منابع
چالش دوم مربوط به تخصیص منابع است. اکثر سرمایهگذاران کوچک و متوسط بر اساس این اصل عمل میکنند که:
«منابع محدود هستند» پس «ما باید در هزینه کردن محتاط باشیم»
در حالی که صرفهجویی و احتیاط ویژگیهای خوبی هستند، بهویژه هنگام ورود به بازارهای جدید که مستلزم انجام ریسکهای زیاد است، عملکرد بر اساس اصل «حفظ حداکثری پول نقد» ممکن است در درازمدت به کارآفرینان خارجی کمکی نکند.
برای موفقیت در یک بازار جدید، کارآفرینان نه تنها باید در به دست آوردن سرمایه، بلکه در جذب بهترین استعدادها سرمایهگذاری کنند. متاسفانه، در عمل ما شاهد هستیم که برخی از سرمایهگذاران خارجی برای ایجاد و حفظ کسبوکار خود با مشکل مواجه میشوند. به ویژه به دلیل سرمایهگذاری ناکافی در سرمایه انسانیشان، این افراد با زیانهای هنگفتی برای صندوقهای سرمایهگذاری خود مواجه میشوند.
فقط کارمندان و متخصصان با استعداد میتوانند به کارآفرینان کمک کنند تا سرمایه گذاریهای خود را پیش ببرند. سرمایهگذاری برای جذب و حفظ بهترین استعدادها حیاتیترین سرمایهگذاری است که یک کارآفرین خارجی باید انجام دهد.
اگر نیروی با استعداد کافی در اختیار داشته باشید، احتمال شکوفایی و رشد کسبوکارتان بیشتر میشود. با این حال، متاسفانه، حفظ منابع و به تعویق انداختن فرآیند جذب کارکنان مستعد باعث نابودی کسبوکار یا استارتاپتان در کانادا میشود.
راه حل چالش دوم: استخدام بهترینها
بنابراین، برای غلبه بر چالش دوم توصیه به کارآفرینان این است که بهترین افرادی را که میتوانید پیدا کرده و استخدام کنید تا به شما کمک کنند کسبوکار و استارتاپ کاناداییتان را ارتقا دهید. شما باید بتوانید در سایر زمینههای مربوط به کسبوکارتان صرفهجویی کنید، اما وقتی نوبت به کارمندانتان میرسد، سخاوتمندانه روی کسب و حفظ استعدادها سرمایهگذاری کنید، زیرا این سرمایهگذاری در صورتی که به درستی انجام شود، بالاترین بازده را برای کسبوکار شما خواهد داشت.
چالش 3: موقعیتیابی در بازار
هنگامی که کارآفرینان خارجی سرمایه خود را در یک کسبوکار جدید سرمایه گذاری میکنند، اغلب سعی میکنند محصولات یا خدمات خود را طوری طراحی کنند که همه مشتریان در بازار انتخابی خود را جذب کنند. این معمولاً از ترس این است که اگر روی یک جایگاه متمرکز شوند و تارگت مارکت محدود داشته باشند، نتوانند به اندازه کافی مشتری جذب کنند.
منطق آنها بر این فرض استوار است که تنها چیزی که نیاز دارند این است که سهم کوچکی از یک بازار بزرگ را تصاحب کنند تا سودآور باشند. برای متمایز ساختن خود در یک بازار بسیار رقابتی، اغلب خود را بهعنوان ارائه دهنده یک محصول یا خدمات مقرون به صرفه معرفی میکنند. چیزی که به آن توجه نمیکنند این است که حتی به دست آوردن یک سهم کوچک از بازاری که در آن رقبای زیادی از قبل بر سر موقعیتهای موجود در بازار در حال رقابت هستند، بسیار دشوار است.
راهحل چالش سوم: تارگت مارکت محدود
برای غلبه بر چالش سوم، کارآفرینان باید به جای هدف قرار دادن همه افراد در بازار انتخابی خود، به دنبال داشتن یک تارگت مارکت کوچک و قابل شناسایی بهعنوان استراتژی اولیه ورود به این بازار باشند.
برای مثال، اگر قصد دارید یک شرکت در کانادا در حوزه حملونقل راهاندازی کنید، اگر روی نوع خاصی از مشتری تمرکز کنید، می توانید شانس موفقیت خود را تا حد زیادی افزایش دهید. به جای اینکه خود را بهعنوان “بهترین باربری در تورنتو” معرفی کنید، اگر خود را به عنوان “خدمات حملونقل تجاری برای متخصصان پزشکی” یا “خدمات اسبابکشی برای میلیونرها با اقلام لوکس و کمیاب” قرار دهید، شانس موفقیت شما افزایش مییابد.
با محدود کردن کسبوکار خود برای یک تارگت مارکت محدود، محصول یا خدمات شما میتواند بهتر با نیازهای مشتری هدف شما هماهنگ شود. سپس احتمال بیشتری دارد که استراتژیهای بازاریابی شما دیده شود و اثرگذارتر باشد.
در مقابل وسوسه ارائه خدمات یا محصولات بسیار زیاد که برای همه جذاب است مقاومت کنید و در عوض روی افراد خاصی در بازار خود تمرکز کنید. کسبوکار شما دیگر نیازی ندارد بهعنوان مقرونبهصرفهترین کسبوکار در بازار شناخته شود و میتواند قیمتهای درخور را از ابتدا دریافت کند.
چالش 4: مشخص نبودن وضعیت مهاجرت
آخرین چالشی که کارآفرینان خارجی و صاحبان کسبوکار و استارتاپ در کانادا با آن روبرو هستند، عدم اطمینان و مشخص نبودن وضعیت مهاجرت آنها است. متاسفانه این مورد بر کیفیت تصمیمگیریهای بسیاری از سرمایه گذاران و کارآفرینان تأثیر می گذارد.
سوال بسیاری از کارآفرینان مهاجر این است که:
“اگر مقامات مهاجرت کانادا درخواست من را تایید نکنند، چه اتفاقی برای کسب و کار من خواهد افتاد؟”
سوال دشواری است، زیرا همیشه احتمال دارد که درخواست افراد برای مهاجرت به کانادا ریجکت شود. به دلیل این ریسک، بسیاری از سرمایهگذاران خارجی میخواهند امن بازی کنند و اغلب تصمیمهای مضر برای کسبوکار خود میگیرند و فکر میکنند که بعضی از جنبههای کسبوکار خود را باید فدای مهاجرت خود به کانادا کنند. بنابراین سوال بزرگ این است که:
“اولویت با کدام است؟ مهاجرت یا تجارت؟”
به تمام کسانی که قصد راهاندازی کسبوکار یا استارتاپی را در کانادا دارند و قصد دارند از این طریق به این کشور مهاجرت کنند، توصیه میشود بر تجارت خود تمرکز کنند و هر کاری که لازم است برای ایجاد یک کسبوکار قوی و سودآور در کانادا انجام دهند.
ذهنیت “اول کاغذبازی اداری، بعد تجارت” در مورد مهاجرت کارساز نیست. برنامههای مهاجرتی کانادا از طریق استارتاپ و کسبوکار به کارآفرینان اجازه میدهد تا کسبوکار ایجاد کنند، به اقتصاد کمک کنند و زندگی مردم کانادا را آسانتر و رضایتبخشتر کنند. کسبوکار شما اساس مهاجرت شماست. اگر روی مهاجرت تمرکز کنید و نه روی کسبوکارتان، هیچ دلیلی برای تایید درخواست مهاجرت شما وجود نخواهد داشت.
راه حل چالش چهارم
برای غلبه بر چالش چهار، به سرمایهگذاران و کارآفرینان مهاجر توصیه میشود:
- روی کسبوکار خود تمرکز کنید و تصمیماتی بگیرید که برای کسب و کار شما منطقی باشد.
اگر کسبوکار شما به کارمند تمام وقت نیاز ندارد، بلافاصله کارمندی را استخدام نکنید. زمینه رشد کسبوکار خود را با به کارگیری مهارتهای مدیریتی خود به جای تحت تاثیر قرار دادن مقامات مهاجرت کانادا مهیا کنید. برای موفقیت به عنوان یک کارآفرین مهاجر، قبل از هر چیز باید مراقب کسبوکار خود باشید و از اجرای بیزینس پلن خود اطمینان کافی حاصل کنید.
- از تغییر بیزینس پلن اولیه نترسید.
پس از ورود به کانادا، ممکن است متوجه شوید که مفروضات مطرح شده در بیزینس پلن شما دیگر معتبر نیستند. کسبوکار شما ممکن است نیاز به تغییر برخی از جنبههای محصولات یا خدمات اصلی خود داشته باشد تا بتواند تقاضای مشتری را بهتر برآورده کند. همچنین شاید نیاز باشد تارگت مارکت خود را عوض کنید. در چنین مواردی، ایجاد یک تغییر، یک حرکت استراتژیک مهم برای اطمینان از پایدار ماندن کسبوکار شما است. طرح کسبوکار خود را مرور کنید و در نظر بگیرید که آیا محصولات یا خدمات شما همچنان برای مشتریان شما مناسب هستند یا خیر. از اصلاح کسب و کار خود نترسید تا در حال حاضر درآمد کافی ایجاد کند و سودآوری بیشتری در آینده داشته باشد.
- همیشه یک استراتژی خروج داشته باشید.
اداره یک کسبوکار چندان آسان نیست و پر از نقاط کور و ابهاماتی است که باید به طور مداوم با آنها دست و پنجه نرم کنید. بهعنوان یک کارآفرین مهاجر، وضعیت مهاجرتتان نیز مبهم است. بنابراین، داشتن یک استراتژی خروج باید از اولویتهای شما باشد و بخشی از برنامه مدیریت ریسک شما را دربرگیرد.
به طور کلی سه استراتژی خروج در دسترس شماست:
- فروش کسبوکار
- انحلال کسبوکار
- مدیریت کسبوکار خود از راه دور
هنگامی که استراتژی خروج خود را مشخص کردید، ممکن است بر روی برنامه اجرایی تمرکز داشته باشید که با استراتژی خروج شما سازگار باشد. برای مثال، فرض کنید فروش کسبوکار را بهعنوان استراتژی خروج خود انتخاب کردهاید. تمرکز شما بر افزایش ارزش کسبوکارتان خواهد بود تا بتوانید کسبوکار خود را با قیمت خوبی بفروشید و سرمایه اولیه خود را جبران کنید.
- بهترین تیم را برای رسیدگی به امور مهاجرت خود استخدام کنید.
در نهایت برای اینکه ریسک مهاجرت شما کمتر شود، سعی کنید یک تیم مجرب و متخصص در زمینه مهاجرت از طریق کسبوکار و استارتاپ را استخدام کنید تا نماینده شما در برابر مقامات اداره مهاجرت کانادا باشند. درخواستهای مهاجرت تجاری بسیار پیچیده هستند و برای اینکه منافع شما به طور موثر نمایندگی شود، نماینده قانونی شما باید درک عمیقی از تجارت و مهاجرت داشته باشد.
به دو دلیل اپلیکیشن شما برای مهاجرت تجاری امکان دارد ریجکت شود:
- موارد ساده به دلیل ارائه ناکارآمد مسائل مربوط به کسبوکارتان توسط متخصصین مهاجرت رد میشود.
- اپلکیشینهای قوی به دلیل ارزیابی غیرمنطقی اداره مهاجرت کانادا رد میشود.
جمعبندی
به طور کلی، راهاندازی یک استارتاپ در کانادا برای مهاجرین چالشها و ریسکهای مختلفی را به همراه دارد. این چالشها شامل نیاز به نوآوری، تخصیص منابع، موقعیتیابی در بازار و عدم اطمینان در وضعیت مهاجرت است. با این حال، با تمرکز بر نوآوری، استخدام بهترین استعدادها، تمرکز بر یک تارگت مارکت خاص و جستجوی مشاور حرفهای، کارآفرینان مهاجر میتوانند بر این چالشها غلبه کرده و احتمال موفقیت خود را افزایش دهند.
سعی کنید بر تجارت خود تمرکز کنید و تصمیماتی بگیرید که با رشد و پایداری کسبوکارتان هماهنگ باشد، در عین حال برای تغییرات ممکن در برنامه کسبوکار آماده باشید و همیشه استراتژی خروجی را در نظر داشته باشید. با وجود این چالشها و ریسک ها، کانادا محیطی مناسب برای کسبوکار شما می باشد و فرصتهای رشد خیلی مناسبی را ارائه میدهد که آن را به یک مقصد جذاب برای کارآفرینان مهاجر تبدیل کرده است.