10 باور غلط درباره ویزای استارتاپ

1) برای داشتن استارتاپ حتما باید جوان باشم

واقعیت: هیچ محدودیت سنی رسمی وجود ندارد. تجربه مدیریتی، شبکه ارتباطی و توان مالی شما امتیاز است نه مانع. بسیاری از پرونده‌های موفق، بنیان‌گذارانی بالای 35–45 سال داشته‌اند.

2) لازم است حتما ایده‌ای ناب داشته باشم

واقعیت: لازم است «طرح کسب‌وکار قابل دفاع» داشته باشید؛ اما می‌توانید از تیم‌های متخصص، شتاب‌دهنده‌ها و منتورها برای شکل‌دهی، اعتبارسنجی و ارائه به سازمان‌های «Designation» کمک بگیرید.

3) بدون تیم نمی‌شود؛ حتما باید از قبل یک تیم داشته باشم

واقعیت: می‌توانید تک‌نفره اقدام کنید یا تیم کوچک تشکیل دهید (تا 5 نفر روی یک کسب‌وکار واجد شرایط). خیلی از کارگزاران حرفه‌ای افراد مکمل را به هم وصل می‌کنند و تیم می‌چینند؛ کافی است با مجموعه‌ای متخصص مشورت کنید. سوگیموتو ویزا سال‌ها تجربه عملی در این زمینه دارد و آماده همکاری با شما است، برای شروع فرم ارزیابی را پر کنید.

4) بعد از رسیدن به کانادا باید همان استارتاپ را ادامه بدهیم

واقعیت: تا زمان اخذ اقامت دائم، انتظار می‌رود طرح‌تان را پیش ببرید و مدیریت فعال از داخل کانادا داشته باشید. پس از دریافت PR، اقامت شما به بقای استارتاپ مشروط نیست؛ تمرکز اصلی، حفظ شرایط عمومی اقامت و حضور فیزیکی است.

5) نیاز به نمره زبان خیلی بالا دارد

واقعیت: معمولاً سطح متوسط (حدود CLB 5) کفایت می‌کند؛ هدف، توانایی کار و زندگی روزمره در محیط کاری است، نه آزمون‌های دشوار آکادمیک.

6) حتما باید مدرک تحصیلی خیلی بالا داشته باشم

واقعیت: حداقل مدرک تحصیلی الزام قطعی نیست. معیار اصلی، طرح کسب‌وکار نوآورانه، قابلیت رشد، و توانایی اجرایی شماست.

7) این برنامه فقط برای حوزه IT و استارتاپ‌های نرم‌افزاری است

واقعیت: فناوری مزیت است اما الزام نیست. سلامت دیجیتال، دندان‌پزشکی و پزشکی با نوآوری خدماتی، فین‌تک، تولید پیشرفته، انرژی پاک، لجستیک، کشاورزی هوشمند، متخصصان حوزه ساخت و ساز و… هم می‌توانند واجد شرایط باشند؛ مهم «نوآوری + مقیاس‌پذیری» است.

8) باید سرمایه شخصی خیلی کلان وارد کنیم

واقعیت: حداقل سرمایه شخصی مشخصی الزام ندارد. مسیرهای مختلف (شتاب‌دهنده/انکیوباتور، اَنجِل یا VC) وجود دارد. پذیرش در انکیوباتورهای مورد تأیید گاهی بدون سرمایه‌گذاری نقدی اولیه از سوی شما هم ممکن است؛ در عوض، برنامه عملی و تیم قوی می‌خواهد.

9) فرآیند خیلی کند و ناامیدکننده است

واقعیت: این مسیر، اداری و مرحله‌به‌مرحله است: آماده‌سازی طرح، دریافت نامه حمایت (Letter of Support) از سازمان‌های مورد تأیید، ارسال پرونده اقامت دائم و معمولاً ورک پرمیت اختیاری برای شروع کار در کانادا. با برنامه‌ریزی حرفه‌ای، زمان‌بندی مدیریت‌پذیر می‌شود؛ «میان‌بُر جادویی» هم وجود ندارد؛ اما با همراهی تیمی متخصص و باتجربه می‌توان فرایند را تا حد ممکن کوتاه کرد.

10) تا درآمد و مشتری واقعی نداشته باشیم، شانسی نداریم

واقعیت: داشتن traction کمک می‌کند اما شرط مطلق نیست. آنچه داوران می‌خواهند ببینند مسئله روشن، راه‌حل متفاوت، بازار هدف معتبر، مسیر رشد و نقشه اجرا است. آزمایش‌های کوچک و شواهد اولیه (MVP، پیش‌فروش، نامه علاقه‌مندی) امتیاز بزرگی است.